بچه ایی که خوشحاله از اینکه همه رو خواب کرده
هدیه ای از مهر
هدیه ای از مهر
هدیه ای از مهر
نـمـره شـادی شمـا چـنـد اسـت ؟
تستی جالب و واقعی !
آیا به نظر خودتان جزو افراد شاد هستید یا فکر میکنید که مسئولیتهای سنگین زندگی اجازه شادبودن را به شما نمیدهد؟ بهتر است که به جای فکرکردن به جواب این سوال آزمون زیر را انجام بدهید تا متوجه بشوید که سطح شادیتان چقدر است... شما میتوانید برای هر سوال، 6 نوع پاسخ متفاوت داشته باشید و در نهایت با جمعکردن امتیازهایی که کسب كردهاید جواب آزمون را در مورد خودتان تفسیر کنید:
استشمام عطر خوش بوی عید فطر از پنجره ملکوتی رمضان گوارای وجود پاکتان
و صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت...
صبر کن عشـق زمين گير شود،بعد برو
يا دل از ديدن تـــو سيـــــر شود،بعد برو
اي پرنـــده به کجـا؟! قدر دگـر صبـر بکن
آسمـان پـاي پرت پيــــر شـود ، بعد برو
باش بــا دست خــــود آيينه را پاک بکـن
نکنــد آيـيـنه دلگـيــــر شــــود ، بعد برو
يک نفــر حسـرت لبخنـــد تو را مي بارد
خنده کن عشق نمک گير شود،بعد برو
خواب ديــدي شبي از راه ســوارت آمد
بـاش تا خواب تو تعبيـــر شـــود ، بعد برو
تولد تکرار امیدواری خداوندی است ، یادآوری این تکرار بر شما گرامی باد
برای مهرپویای عزیزم
انـدر ترسیـم نقـش بر قـالی زنـدگی
زندگی یک قالی بزرگ است،
هر هزار سال یکبار فرشتهها قالی جهان را در هفت آسمان میتکانند،
تا گرد و خاک هزار سالهاش بریزد و هر بار با خود میگویند:
این قالی نیست که قرار بود انسان ببافد، این فرش فاجعه است
با زمینه سرخ خون و حاشیههای کبود، و نقش برجستههای ستم
فرشتهها گریه میکنند و قالی آدم را میتکانند و دوباره با اندوه
بر زمین پهنش میکنند.
رنگ در رنگ، گره در گره، نقش در نقش
قالی بزرگی است زندگی.
که تو میبافی و من میبافم، همه بافندهایم
میبافیم و رج به رج بالا میبریم
میبافیم و میگسترانیم
دار این جهان را خدا بر پا کرد و خدا بود که فرمود:
"ببافید"، و آدم نخستین گره را بر پود قالی زندگی زد
و هر که آمد، گرهای تازه زد و رنگی ریخت و طرحی بافت
و چنین شد که قالی آدمی رنگارنگ شد.
آمیزهای از زیبایی و نازیبایی، سایه روشنی از خوبی ها و بدی ها
...
اما تو ای دوست من؛
گره تو هم تا ابد بر این قالی خواهد ماند،
طرح و نقشت نیــز،
و هزاران سال بعد،
آدمیان بر فرشی خواهند زیست که گوشهای از آن را تو بافتهای.
تو با دستانی هنرمند و اندیشه هایی بس شگرف ...
كاش گوشهای را كه سهم توست زيباتر از آنچه باید ببافی!!!
برگی از نوشته های عرفان نظر آهاری